کد مطلب:77758 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:103

نامه 035-به عبدالله بن عباس











و من كتاب له علیه السلام

ای عبدالله بن العباس، بعد مقتل محمد بن ابی بكر بمصر.

یعنی از مكتوب امیرالمومنین علیه السلام است به سوی عبدالله پسر عباس بعد از كشته شدن محمد پسر ابی بكر در مصر.

«اما بعد، فان مصر قد افتتحت و محمد بن ابی بكر رحمه الله قد استشهد، فعندالله نحتسبه ولدا ناصحا و عاملا كادحا و سیفا قاطعا و ركنا دافعا و قد كنت حثثت الناس علی لحاقه و امرتهم بغیاثه قبل الوقعه و دعوتهم سرا و جهرا و عودا و بدءا، فمنهم الاتی كارها و منهم المعتل كاذبا و منهم القاعد خاذلا. اسال الله ان یجعل لی منهم فرجا عاجلا، فوالله لو لا طمعی عند لقائی عدوی فی الشهاده و توطینی نفسی علی المنیه، لاحببت ان لا ابقی مع هولاء یوما واحدا و لا التقی بهم ابدا.»

یعنی اما بعد از حمد خدا و نعت رسول صلی الله علیه و آله، پس به تحقیق كه مصر مفتوح لشكر معاویه گردید و محمد پسر ابی بكر حاكم مصر كه خدا او را رحمت كند به تحقیق كه شهید گردید، پس در نزد خدا طلب می كنم از برای او حسنه و اجر را، در حالتی كه پسری مهربان بود و حاكم رنجكش بود و شمشیری برنده بود و جانب با قوت دفع كننده ی دشمن بود و به تحقیق كه بودم من كه تحریض كرده بودم مردمان را بر ملحق شدن به او و حكم كرده بودم به فریادرسی او پیش از واقعه ی كشته شدن او و خوانده بودم ایشان را در پنهان و آشكارا و در معاودت و در ابتداء، پس بعضی از ایشان اتیان به امر می كردند از روی كراهت و بی رغبتی و بعضی از ایشان عذر آورنده بودند به عذرهای دروغ و بعضی از ایشان برنمی خاستند از جای از جهت فروگذاشتن جهاد. سوال می كنم خدا را

[صفحه 1102]

از اینكه بگرداند از برای من بدل از ایشان گشایشی به زودی، پس سوگند به خدا كه اگر نبود طمع داشتن من در وقت ملاقات من دشمن مرا در شهید گشتن و مطمئن ساختن من نفس مرا بر مردن، هر آینه دوست می داشتم اینكه باقی نباشم با این جماعت منافق یك روزی و ملاقات نكنم ایشان را هرگز.

[صفحه 1103]


صفحه 1102، 1103.